ساختار مذهبی در جامعه افغانستان:
ساختار مذهبی در جامعه افغانستان:
افغانستان کشوری است که 99 درصد مردم آن مسلمانند، اما از نظر مذهبی و نحلههای دینی این جمعیت مسلمان کشور افغانستان، به دو شعبه سنی و شیعه تقسیم میشوند، اکثریت مردم افغانستان سنی مذهبند و یک سوم نیز شیعه مذهبند.
اگر تلقی و تقسیمهای متفاوتی را که از شریعت و مظاهر و دستورهای مذهبی وجود دارد در کنار زیر مجموعهها قرار دهند، شاهد تنوع مذهبی و گوناگونی شدیدی در افکار و اندیشههای مذهبی جامعه افغانستان باشند. یافتهها و تفسیرهایی که هر کدام از نحلهی فکری خاص را با خویش داشته و زندگی سیاسی جامعه و تحولات اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد، بنابراین در یک توصیف اجمالی از ساختار مذهبی جامعه افغانستان، مذاهب و فرق بدین منوال است:
حنفی:
غالب مردم مسلمان افغانستان از پیروان مذهب حنفی هستند، گرچه در این زمینه، آمار دقیق رسمی وجود ندارد، اما آنچه بیشتر پژوهشگران، بطور تقریبی ارایه کردند، پیروان مذهب حنفی را بین 65 تا 70 درصد از کل جمعیت افغانستان اعلام داشتهاند. که از اقوام پشتون، تاجیک، ترکمن، عرب، بلوچ، ایماق، قرقیز، قزاق، نورستانی، هزاره و... ترکیب یافته است. پیروان مذاهب دیگر اهل سنت مثل شافعی، حنبلی و مالکی یا وجود ندارند و یا این که در خفااند و کسی به پیروی از این گونه مذاهب شهرت نیافته است.
مذهب «حنفی» همواره تنها مذهب رسمی افغانستان بوده است که در برگیرندهی اقوام مختلف ساکن افغانستان را شامل میشده است.
در کشور افغانستان در گذشته امور قضایی مردم افغانستان (شیعه و سنی) تابع تصمیمات و صلاحدیدهای قاضی (حنفی) بوده است، قضات دارای اختیارات گسترده بودهاند، نیز نوع مجازات و کیفر متناسب با جرایم را از قبل تعیین نمیکرد و در واقع مجازات تابع دیدگاه و رأی شخص قاضی بود. در دوره امان الله خان دست به اصلاحات قضایی زد با همکاری برخی از فقهای نو اندیش، مثل، «مولوی عبدالواسع قندهاری» اقدام به تدوین کتاب «تمسک القضا امانیه» نمود.
در این کتاب مبانی و صلاحیتهای قضات را محدود کرد و از همه مهمتر این که به تعریف و تعیین مجازات و جرم نیز پرداخته شد که از این پس هر قاضی نمیتواند، طبق برداشتهای شخصی خویش حکم، صادر کند.
این کار در افغانستان یک تغییر اساسی فقهی بود که به عمل آمد و صنف قضات را برای همیشه از دولت و تحولات جدید متنفر و بیزار ساخت، محاکم طبق احکام قانون اساسی از مداخلات دیگران آزاد و محاکمه متهمین نیز علنی گردید. که از این پس محاکم طبق قانون مدون در قانون اساسی کشور احکام را صادر میکرد.
بار دیگر در سال 1382 شمسی آزادیهای بیشتری در امور قضایی در قانون اساسی کشور در مورد مذاهب و فرقهها قایل شده است که مسوده قانون اساسی افغانستان توسط حقوقدانان این کشور تدوین گشت و به تصویب لویه جرگه «تصویب قانون اساسی» رسید، در ماده دوم «قانون اساسی» در مورد «دین» و اجرای احکام مردم افغانستان آمده است: «دین مردم افغانستان، دین مقدس اسلام است و پیروان سایر ادیان در اجرای مراسم دینیشان در حدود احکام و قانون آزاد میباشند».
مذهب شیعه:
شیعیان افغانستان از نظر جمعیت، دومین مذهب مردم افغانستان به حساب میآیند. شیعهها از اقوام مختلفی چون: هزاره، قزلباش، سادات، بلوچها، پشتونها، تاجیکها و... ترکیب یافتهاند که عمدتاً جمعیت شیعیان افغانستان را (هزارهها و سادات) تشکیل میدهند. البته در این زمینه آمار دقیق و متفق علیه از تعداد پیروان این مذهب وجود ندارد، دایره المعارف بریتانیکا، نگارش سال 2002م. جمعیت شیعیان را 15 درصد اعلام میکند. رهبران جهادی که در سالهای پس از جهاد با سران شیعه بر سر حکومت اختلاف داشتند جمعیت شیعه را بسیار ناچیز اعلام کردند. حکمتیار 10 درصد، عبدالرسول سیاف 8 درصد، یونس خالص 6 درصد جمعیت کل شیعه را اعلام کردند. ولی بیشتر پژوهشگران شیعه، آمار تقریبی 30 درصد را از کل جمعیت افغانستان، پیروان این مذهب به شمار میآورند.
فرقه اسماعیلیه:
یکی از فرق مهم شیعه است که پس از مذهب اثنی عشری، بیشترین پیروان را در میان شیعیان جهان دارد، اسماعیلیان پس از شهادت امام صادق (ع) در سال 148 ق. بر سر جانشینی ایشان از دیگر شیعیان جدا شدند.
در افغانستان، پیروان مذهب اسماعیلیه که عده معدودی هستند در نواحی دوشی و کیلهگی و بخشهای از دره صوف و بدخشان و در مناطق از بامیان، شیبر، شنبل، عراق و دره میدان در نواحی سیاهسنگ و کالو در پروان، منطقه شیخ علی و سرخ پارسا زندگی میکنند و رهبر فعلی این فرقه در افغانستان را حاج سید منصور نادری معروف به سید کیان به عهده دارد که در درّهی به نام درّه «کیان» زندگی میکند، از این رو اسماعیلیها به نام «کیانی» نیز مشهورند.
موقعیت جغرافیایی شیعیان متفرقه در افغانستان:
به گفتهی برخی از مورخین، شیعیان در وراء هزاره جات و مناطق، محلات و قصباتی که در آن زندگی میکنند، اکثریت ولایتهای غیر هزاره جات را شامل میشود که عبارتند از هرات، تخار، کنر و لغمان و کاپیسا و ننگرهار و زابل است، که به اختصار آورده میشود:
1- هرات: شیعیان در مناطق مانند: کرخ، پشتون رزغون، غوریان، فرمانداری و شهر هرات زندگی میکنند طبق آمار سال 1348 ش، 65 درصد مردم شهر هرات را شیعه گفتهاند.
2- هلمند: گرچه سابقاً اقوام زیادی از شیعیان در مناطق مهم این ولایت زندگی میکردند که بوسیله حاکمان ظالم نابود شدهاند و حتی نامهای برخی از محلات شیعهنشین تاکنون مرسوم است مانند «نادعلی» یکی از فرمانداریهای مهم این ولایت است. «موسی قلعه» یکی از فرمانداریهای ولایت است که به نام یکی از سرداران شیعه که در جنگ با انگلیس مشهور شدند، نامگذاری شده است، در حال حاضر شیعیان مناطق باغران «نوزاد» عینک و شهر لشکرگاه و مناطق چناران، درویشان و آب بازان گرشک زندگی دارند.
3- ولایات نیمروز و فراه: شیعیان، در مناطق مختلف این دو ولایت زندگی میکنند، هزارههای نیکو دریهای که در این دو ولایت زندگی میکنند هر کدام از خود پایگاههای مستقل در وقت اشغال شوروی سابق داشتند. علاوه بر هزارهها، بلوچها نیز حضور دارند که شیعهاند.
4- قندهار: از میان تحولات، گوشهای از حقایق تلخ زندگی هزارهها و فاجعهی سرکوبی آنها دیده میشود و به استثناء برخی از منابع در قندهار، طوایف متعدد هزاره زندگی میکردند، اما اکنون در شهر قندهار در ناحیهی فقیر نشین آن (توپخانه) خانوادههای کثیری از هزارهها زندگی میکنند و در جهاد علیه رژیم کمونیستی شرکت داشتند. علاوه بر اینها، در قندهار تعدادی از پشتو زبانهای خلیلی، علی خیل، بلوچ اکثریت جمعیت شیعی مذهب را مردم قزلباش تشکیل می دهند، مناطق جاردانه، زله خان، میان جویی، چهار دیوان، شاه مقصود و فرمانداری خاکریز زندگی میکنند.
5- کابل: شیعیان در کابل از اقوام مختلف از قبیل هزارهها، قزلباشان، چنداولی، کردی، خوافی و سادات زندگی می کنند، تعداد شیعیان در این شهر بزرگ بیش از دو میلیونی را تا نصف اهالی تخمین زدهاند. شیعیان شهر کابل بیشتر در کابل غربی زندگی دارند، ولی در مرکز و شرق و شمال اکثراً در چند اول، مراد خانی، وزیر آباد، قلعة فتح الله، خیر خانه و... سکونت دارند. علاوه بر این، از زندگی شیعیان در گوشه و کنار ولایت کابل نیز گزارش شده است.
6- لوگر: طوایفی از مردم شیعه به نامهای قلمود، محمد خواجه و دایی مراد از اقوام هزاره و نیز جمعی از سادات شیعی در مناطق، پد خواه، خوشی، محمد آغه و... در این نواحی زندگی میکنند. و همچنین در سرخ آباد و گلنار زندگی میکنند.
7- پکتیا: در شهر گردیز جمعی از سادات شیعه زندگی میکنند که برای خود، مسجد و حسینیههای دارند. در زمان اشغال افغانستان از طرف شوروی سابق، شیعیان لوگر و پکتیا از خود پایگاه مستقل داشتند و آثار بجا مانده تاریخی از قبیل «قبرستان هزاره» باقی مانده است.
8- بدخشان: در این ولایت اقوام چون تاجیکهای اسماعیلیه، تعدادی زیادی از اقوام هزاره شیعه اثناعشری زندگی می کنند، که جهت رعایت برخی مصالح خودشان را تاجیک می نامیدند، هزارههای در نواحی فیض آباد و شغنان زندگی میکنند
9- قندوز: در این ولایت تباری از هزارهها مشغول کار و کسب است، بعضی از آنها سابقهی تاریخی دارند و عدهای از مناطق هزاره جات شرقی و شمالی در آنجا مهاجرت نمودند، که تعداد قابل توجهی از آنها در شهر قندوز و حومة آن بخشداری علی آباد، امام صاحب و فرمانداری خان آباد بسر میبرند، آقای یزدانی، در دههی 1360ش. مجموع هزارهها در استان قندوز را یازده هزار خانوار اعم از شیعه و سنی ذکر نموده است. که علیه متجاوزین روس جبههی مقاومت داشتند و در جهاد سهم فعال داشتند.
10- تخار: هزارههای شیعه در این ولایت در مناطق چال، اشکمش، رستاق و خواجه غار زندگی میکنند.جمع شیعیان در این ولایت حدود چندین هزار خانواده گزارش نموده اند.
11- کنر، لغمان و کاپیسا: در این ولایات شیعیان نورستانی زندگی میکنند و شیعه علی اللهی دارند و تعداد قوم هزاره که شیعه مذهبند در این نواحی حضور دارند، از جمله دره هزاره در حصه دوم زندگی دارند.
12- ننگرهار: این ولایت یعنی در شهر جلال آباد مرکز ولایت ننگرهار دوره ظاهرشاه عدهای از مردم جلال آباد از شهر کابل سخنران و مداح در ایام محرم دعوت میکردند.
13- زابل: همین طور در ولایت زابل به شیعیان قلاتی معروف است و تاکنون شیعیان بسیاری از قوم هزاره موجود است و نیز شوی و کمسون و دای چوپان سرزمینهای غصب شده شیعیان در دوره امیر عبدالرحمان بوده است.
بدین ترتیب محل سکونت شیعیان، در بیشتری ولایات افغانستان به اثبات رسیده است، بنابراین شیعه در هزاره جات که حدود ده ولایت را شامل میشود و به صورت جمعیت متراکم و مجتمع در این ولایات شیعیان حضور دارند، بطور نمونه ولایتهای چون بامیان، دایکندی و میدان و... بیشترین جمعیت شیعی را در خود جای داده است و در این مناطق اهل سنت درصدی کمی را در بر میگیرد، ولی در سایر ولایتهای افغانستان شیعیان به صورت جمعیت پراکنده در گوشهها و حاشیههای تمام ولایات افغانستان حضور دارند.
شیعیان افغانستان از لحاظ تبار شناسی به اقوام مختلف چون هزاره، قزلباش، بلوچ، ترکمن، سادات و تاجیک و پشتو زبان را تشکیل می دهند که حداقل در 34 ولایت افغانستان حضور دارند و با برادران اهل سنت در تعاملند.
- ۹۵/۰۱/۲۹